بسم الله الرحمن الرحیم

مدل ها برداشت هایی انتزاعی از دنیای واقعیات هستند که شناخت ما از واقعیت مورد نظر را تسهیل می کنند.

مدل های متعددی برای خط مشی گذاری وجود دارد. هر یک از این الگو های مسائل خط مشی عمومی، علل و پیامد آنها را از دیدگاه متفاوتی مورد بررسی قرار می دهد. هیچ یک از این مدل ها بهترین مدل تلقی نمی شود و دیدگاه خاصی را در مورد مسائل مختلف خط مشی ارائه می دهد. خط مشی گذاران باید با توجه به اقتضائات و شرایط تصمیم مدل مناسب را انتخاب کنند و هیچ گاه نباید یک مدل را به طور مطلق بهترین دانست. انواع مدل های خط مشی گذاری:

مدل نهادی: خط مشی به مثابه یک بازده نهادی

تشکیلات دولتی از الگوهای سازمان یافته رفتار افراد و گروه ها استفاده می کنند. منظور از اصطلاح «سازمان یافته» تاکید بر آن دسته از الگوهای رفتاری است که دارای نظم مشخصی هستند و در بلند مدت استمرار دارند. این الگوهای پایدار رفتار فردی و گروهی ممکن است بر محتوای خط مشی عمومی تاثیر گذار باشد. در واقع ساختار نهادهای دولتی ممکن است هم در وضع و هم در اجرای خط مشی نقش فعال و تعیین کننده ای داشته باشد.

مدل فرایندی: خط مشی گذاری به مثابه فعالیتی سیاسی

علوم سیاسی-رفتاری بعد از جنگ جهانی دوم به بررسی فعالیت های انتخاب کنندگان، گروه های ذی نفع، قانون گذاران، روسای جمهور، دیوانسالاران، قضات و دیگر فعالان عرصه سیاست پرداخته است تا به الگویی برای شناسایی فعالیت ها و فرایند های سیاسی دست یابد. برخی دانشمندان علوم سیاسی بخاطر ارتباط این فعالیت ها با خط مشی عمومی به طبقه بندی این فعالیت ها پرداخته اند.

ملاحظه برخی از فعالیت های سیاسی در قالب مراحل خط مشی گذاری

مراحل خط مشی گذاری

مجموعه فعالیت ها

شناسایی مشکلات تدوین خط مشی های پیشنهادی

اعلام نیازها برای اقدامات دولت

تنظیم برنامه کار برای بحث عمومی

توسعه و بسط پیشنهادهای برنامه حل مشکل

تدوین راه حل ها

انتخاب یک پیشنهاد

قانونی کردن (مشروعیت بخشیدن) خط مشی ها

جلب پشتیبانی سیاسی برای خط مشی

اجرای خط مشی ها

اجرای آن به صورت یک قانون سازماندهی دیوان سالاری ها تامین منابع مالی یا ارائه خدمات وضع مالیات

ارزیابی خط مشی ها

بررسی برنامه ها
گزارش «بازده» نتایج برنامه های دولت
ارزیابی تاثیر برنامه ها بر گروه های مورد نظر در جامعه و سایر گروه ها
پیشنهاد تغییرات یا اصلاحات

مدل گروهی: خط مشی به مثابه حاصل تعادل و تعامل بین گروه ها

نظریه خط مشی گذاری گروهی بر این فرض مبتنی است که «تعامل بین گروه ها، عامل اصلی تعیین خط مشی است.»

معمولا خط مشی ها، همسو با موضاع گروه هایی هستند که از نفوذ بیشتری برخوردارند و از مواضع و دیدگاه های گروه هایی که موقعیت خوبی ندارند، دور می شوند. در جریان مبارزه گروه ها، هنگامی که بر سر جایگاه نقطه تعادل، توافق شود خط مشی بر اساس آن تنظیم خواهد شد، بنابراین خط مشی نشان دهنده ی نقطه تعادلی است که گروه های متخاصم دائما برای دستیابی به آن تلاش می کنند. قانون گذار، داور این مبارزه گروهی است و با داوری خود، تلاش های موفقیت آمیز گروه های پیروز را تایید می کند و شرایط تسلیم شوندگان و مصالحه جویان را ثبت می نماید و آن را از طریق قوانین موضوعه، اعلام می دارد.

مراتب نفوذ گروه ها به تاثیر عواملی چون توانائیهای اعضا، امکانات مالی، قدرت سازماندهی و رهبری، میزان دسترسی به تصمیم گیرندگان و هماهنگی قبلی آنها، بستگی دارد.

عضویت افراد در گروه های مختلف جلوی تخطی گروه ها از ارزش های حاکم و پذیرفته شده را می گیرد زیرا گروه ها با این دسته از افراد واکنش خشونت آمیز ندارند.

مدل عقلایی: خط مشی به مثابه «حداکثر دستاورد اجتماعی»

دراین مدل خط مشی ای انتخاب می شود که با توجه به هزینه ها، نسبت به خط مشی های دیگر منافع بیشتری را به ارمغان بیاورد. در این مدل دو چیز مد نظر است: یکی اینکه هزینه ها نباید از منافع بیشتر باشد دیگری اینکه خط مشی ای انتخاب می شود که نسبت به خط مشی های دیگر منفعت بیشتری داشته باشد.

در برخورد عقلایی با خط مشی، علاوه بر بررسی متغیرهای قابل اندازه گیری با واحد پولی، باید ارزش های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز در ارتباط با موضوع خط مشی مورد ملاحظه قرار گیرند.

برای انتخاب یک خط مشی عقلایی، خط مشی گذاران باید:

1.      بر همه اولویت های ارزشی جامعه و اهمیت آنها واقف باشد.

2.      با همه گزینه های موجود خط مشی آشنا باشد.

3.      همه پیامدهای ممکن را برای هر گزینه خط مشی پیش بینی کند.

4.      نسبت منفعت به هزینه را برای همه گزینه ها محاسبه کنند.

5.      کاراترین گزینه را به عنوان خط مشی مطلوب انتخاب کنند.

سیستم خط مشی گذاری عقلایی

مدل خط مشی