بسم الله الرحمن الرحیم

تعاریف و مفاهیم

در این کتاب فرآیند خط مشی گذاری علی رغم متفاوت بودن آن برای دستگاه های مختلف به صورت عمومی بیان شده است.

خط مشی عمومی چیست؟

به صورت ساده خط مشی عمومی تصمیمی است که در قبال یک مشکل عمومی اتخاذ می شود. خط مشی صرفا تصمیم نیست بلکه فرایندی است شامل تمام اقدامات که از زمان احساس مشکل شروع می شود و به ارزیابی نتایج حاصل از اجرای خط مشی ختم می شود.

برخی عدم تصمیم در برابر مشکلات را هم نوعی خط مشی می دانند. برای حل یک مشکل راه حل های مختلفی وجود دارد که نتیجه و پایان یکسانی دارند که تصمیم گیرنده اصلح آنها را انتخاب می کند تا به هدف مورد نظر که حل مشکل عمومی است برسد. حال اگر اقدامی نکرد از آنجا که این کار با تعریف خاص خط مشی مطابق نیست نمی توان آن را خط مشی عمومی دانست ولی به طور کلی عدم اقدام برای حل مساله هم به نوعی خط مشی محسوب می شود.

اجزای خط مشی عومی هدف، محتوا و اثر می باشد. هدف مقصدی است که خط مشی عمومی برای نیل به آن شکل می گیرد. محتوا همان طریقی است که ما را به هدف می رساند. اثر یا نتیجه خط مشی هم به تغییراتی که به سبب اجرای خط مشی حادث می شود دلالت دارد.

ماهیت مسائل و مشکلات عمومی

همه ی مشکلات عمومی نیستند. یک مساله برای فردی مشکل آفرین است در حالی که ممکن است برای فرد دیگر باعث رفاه شود. همه ی مشکلات عمومی نیز به صورت مسائل ظاهر نمی شوند و البته برای همه مسائل هم اتخاذ راه حل توسط سازمان های دولتی ممکن نیست.

وقایعی که اتفاق می افتد از حیث ماهیت و آثار متفاوت هستند. هر رویداد ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند و شرایطی را نیز برای حل آنها بوجود آورد، خواه این مسائل یا مشکلات اتفاق بیافتد، خواه نه، نحوه مواجهه با آنها بستگی به این دارد که مسئولان خط مشی گذار چگونه آنها را درک و احساس کنند.

هر رویداد ممکن است پیامد مستقیم یا غیر مستقیم داشته باشد. در فراگرد تشخیص پیامدهای مستقیم و غیر مستقیم، مساله تمایز مشکل عمومی و خصوصی نیز مطرح می شود. برخی انسان ها نیازهایی دارند که باید برای حل آنها راه حل هایی ارائه شود، در صورتی که گستره تاثیر«عملیات و نظارت بر پیامدها و نیازها» محدود باشد، مساله یا مشکل، خصوصی است، ولی اگر فعالیت دارای تاثیر عمیق، فراگیر و گسترده باشد، مساله عمومی محسوب می شود. عموم مردم هم کسانی هستند که نتیجه ی عملیات به طور مستقیم و غیر مستقیم بر آنان اثر می گذارد.

ملاک دیگر برای تشخیص مساله عمومی از خصوصی میزان مشارکت مردم برای حل آن می باشد. مساله ای که حمایت زیاد مردم را برای حل آن دارا باشد عمومی است ولی مساله ای که از حمایت و پشتیبانی کافی مردم برخوردار نباشد خصوصی است. البته ممکن است مساله ای عمومی باشد ولی از حمایت کافی مردم برخوردار نباشد زیرا تضمینی برای این کار وجود ندارد.

شناسایی مساله یا مشکل گاه به صورت ذهنی و گاه به صورت عینی و زمانی هم به هر دو صورت انجام می شود. در شناسایی عینی مسائل و پیامدها از معیارهای علمی برای تفسیر رویدادها استفاده می شود بدون آنکه به تفسیر مردم از این رویدادها توجه شود. در حالی که در شناسایی ذهنی مسائل فرآیند های ذهنی و نظری بر تفسیر مسائل اثر دارند. شناسایی ذهنی مسائل از طریق برگزاری انتخابات شکل می گیرد.

انواع خط مشی

خط مشی در مفهوم کلی الگوی عملی پایداری است که انتظارات مختلف و گاهی متناقض را پاسخ داده و برای جلب همکاری در حل مسائل ایجاد انگیزه می نماید. این اصطلاح دو ویژگی بارز دارد. اول اینکه خط مشی یک الگوی عملی مستمر است نه یک رویداد مجرد و انتزاعی. دوم اینکه خط مشی به دلیل نیاز به هماهنگ ساختن عوامل ناسازگار یا ایجاد انگیزه در برای اقدام جمعی در افرادی که اهداف مشترک دارند و با یکدیگر همکاری می کنند، یک عمل اجتماعی محسوب می شود.

بعضی از انواع مهم خط مشی مربوط به چگونگی استفاده از منابع کمیاب است.

یکی از متداول ترین طبقه بندی انواع خط مشی به قوای سه گانه هیات حاکمه مربوط می شود که که متناسب با حوزه فعالیت، اختیار و عملکرد خود خط مشی های سه گانه را تهیه و تدوین می نمایند:

1.      خط مشی های قضایی: به وسیله قوه قضائیه و دادگاه ها اتخاذ می شود که به وحدت رویه در رسیدگی به دعاوی می انجامد.

2.      خط مشی های اجرایی: به وسیله سازمان های قوه مجریه تهیه می شود.

3.      به وسیله نمایندگان مجلس قانون گذاری تهیه می شود.

تقسیم بندی دیگر به خط مشی های مکتوب یا تصریحی و خط مشی های تلویحی را غیر مدون اشاره می کند. در صورتی که قوانین خاصی در مورد مساله یا مشکل وجود داشته باشد به آن خط مشی تصریحی گفته می شود. در مواردی که روح و مفاد قوانین نسبت به مساله مسکوت باشد خط مشی تلویحی و غیر مدون است.

طبقه بندی دیگر بر اصل جدایی دین از سیاست است. خط مشی های سیاسی-تقنینی و خط مشی های اداری-اجرایی. خط مشی های سیاسی-تقنینی باید منحصرا در صلاحیت مراجع قانونی و مسئولان ذی صلاح سازمان های حاکم بر جامعه باشد. خط مشی های اداری- اجرایی هم برای اجرای خط مشی های نوع اول تهیه می شود و بیشتر جنبه کاربردی و اجرایی دارد.

تقسیم بندی دیگر خط مشی ها را به سه نوع فراگیر، هادی و عمومی تقسیم می کند. خط مشی فراگیر جنبه فراگیرتری نسبت به دیگر خط مشی ها داشته و از همه کلی تر است. خط مشی هادی نحوه ی خط مشی گذاری را در زمینه های دیگر ترسیم می کند و خط مشی عمومی بیانگر عملیات و فعالیت های سازمانی های عمومی برای برطرف کردن مشکلات و مسائل جامعه است.

یکی از دانشمندان برای تبیین فعالیت های خط مشی عمومی یک تقسیم بندی سه گانه ارائه داده است:

الف. خط مشی انضباطی-بازدارنده: این قوانین فعالیت ها و اعمال شهروندان را در سطح جامعه تنظیم می نماید.

ب. خط مشی توزیعی: نحوه استفاده از کالاها و خدمات را برای بخش های معینی از جامعه روشن می سازد مثل بیمه که امکانات مالی را در اختیار قشرهایی از جامعه که دارای شرایط ویژه ای هستند قرار می دهد.

ج. خط مشی توزیعی مجدد: هدف آن توزیع مجدد امکانات و منابع در جامعه می باشد.

فرآیند خط مشی گذاری عمومی

مراحل خط مشی:

1.      مرحله شناخت، درک و بیان مساله یا مشکل

2.      ارجاع و طرح مساله در سازمان های عمومی

3.      شکل گیری، تهیه و تدوین خط مشی

4.      قانونی کردن و مشروعیت بخشیدن به خط مشی

5.      ابلاغ و اجرای خط مشی عمومی

6.       ارزیابی خط مشی اجرا شده و کسب اطلاعات از بازتاب عملیات اجرا شده.

این مراحل به صورت فرایندی پویا و دارای ارتباط چند سویه انجام می شود نه به صورت مکانیکی.

مرحله اول. شناخت، درک و بیان مساله یا مشکل. که می تواند به صورت های مختلف مثلا سخنرانی، تحقیقات و غیره بیان شود و سازمان های عمومی باید آن را پیگیری کنند.

مرحله دوم. ارجاع و طرح مساله در سازمان ها و موسسات عمومی. پس از بیان شدن مساله به عنوان مشکل عمومی، برای ارجاع مساله به سازمان های عمومی اقدام می شود.

مرحله سوم. در این مرحله سازمان مربوط در ارتباط با رسالت و اهداف سازمان عمومی، انجام مطالعات و برخورداری از نظر کارشناسی و ارزش های حاکم بر جامعه و موارد دیگر مساله یا مشکل را تجزیه و تحلیل می کند. حاصل این کار دستیابی به راه حل های مطلوب برای حل مشکل است که به شکل گیری خط مشی عمومی می انجامد و لازم است که به صورت قانون یا ضوابط و اصولی مدون جهت اجرا ارائه شود.

مرحله چهارم. پس از انتخاب راه حل اصلح برای قانونی کردن آن تلاش می شود تا با طی مراحل قانونی مجوز اجرای آن کسب شود. هر چه مساله فراگیر تر و عمومی تر باشد دستگاه های مختلفی برای مشروعیت بخشیدن به آن تلاش خواهند کرد و آن را برای اجرا آماده تر می کنند.

مرحله پنجم. پس از تدوین خط مشی و طی کردن مراحل لازم قانونی و مجاز شمردن آن برای اجرا، خط مشی توسط مراجع ذی صلاح به واحد سازمانی مربوطه برای اجرا، ابلاغ می شود. اجرای دقیق و بهینه خط مشی تابعی از نحوه سازماندهی نیروها، منابع و امکانات و هدایت مدیران موسسه در تمهید وسایل و ابزار لازم برای اجرای کامل و مطلوب خط مشی عمومی است.

مرحله ششم. در ارزیابی مدیران باید مطمئن شوند که ضمن تحقق اهداف سازمان قادر بوده اند که مشکل ارباب رجوع را به طور کامل حل کنند که در این زمنیه اهداف، ماموریت ها و مقاصد و استراتژی های سازمان می تواند راهنمای عمل مدیران باشد. البته مدیران باید مطمئن شوند که پاسخ گویی به مساله فوق، به شکل گیری مساله ی جدیدی منتهی نشده باشد.