بسم الله الرحمن الرحیم

·         رویکرد مساله محور

·         هفته گذشته دو مساله آزادی و سود را بحث کردیم. در آزادی بیشتر دیدگاه شهید مطهری را گفتیم. در سود هم سعی کردیم شبکه مفاهیم اسلامی از آن در بیاوریم.

·         در مساله ای که انتخاب می کنید یکی ادبیات غربی را درمساله تان در بیاورید و شبکه اسلامی که روی حل این مساله تاثیر می گذارد آنها را هم ببینید.

·         به جای اینکه پاسخ محور باشیم و بخواهیم اینها را اسلامی کنیم بیاییم روی مسائلی که باعث شده که آنها فکر و به جوابی برسند آن مسائل را بررسی کنیم.

·         مثلا نان مسائلی متعددی تولید کرده است مثلا قیمت یا کیفیت نان، یارانه مطرح می شود، مساله عدالت مطرح می شود که قیمت نان که زیاد می شود عده ای نمی توانند نان بخرند. کسانی پیشنهادی دادند(که کارهای اسلامی می کنند) گفتن مساله نان را از دید دیگری نگاه کنیم با استناد به مجموعه ای از روایات و تجربه ای هم که در دنیا اتفاق می افتد تقاضای نان را به سمت تقاضای گندم تغییر دهیم و نان را خودم مردم بپزند. این زنجیره مقدار زیادی ش دولتی بوده از قدیم. مقداری از آن مردمی بوده است. با سیاست های نقدی کردن داره به مکانیزم های خصوصی نزدیک می شود. از بذر گندم، سم، کشاورزی، انبارداری، توزیع آرد و...(زنجیره رسیدن نان به دست مردم)این مجموعه اینجا گفتند که تقاضا را روی گندم ببریم و مردم خودشان نان بپزند. دستگاه هایی در دنیا هست که گندم در آن میریزی و نان تولید می کند. دیگر مساله قیمت نان و ...منتفی می شود. درست است که قیمت نان به قیمت گندم بستگی دارد ولی خب با تغییر زنجیره تامین باز فایده دارد(بالاخره در طول این رنجیره تا نان بدست مردم برسد هر کسی مقداری را برای دست مزد خویش به آن اضافه می کند که اگر این زنجیره به خود مردم واگذار شود قیمت نان هم تغییر می کند و هر کسی می تواند آن را طبق میل خودش کم و زیاد کند) همین که نگاهمان را تغییر دهیم ممکن است به نوآوری هایی برسیم.

·         بتوانیم یک گزاره ها و دلالت هایی اسلامی ارائه کنیم. این خودش یک نوآوری است.

·         To Do کاری که خواستیم اندیشه ورزی با رویکرد مساله محور است. از نظر غربی و اسلامی و دانش خود بررسی کنیم.

·         To Do یک کار دیگر می تواند این باشد که نقد پایان نامه بردارید. پایان نامه های اسلامی خودمان که در دانشگاه کار شده است یک تقریر و نقد کنید. بیشتر روش و یافته هایش مهم است. مثلا پایان نامه داریم نظام جبران خدمات بر اساس الگوی قرآنی. آقای عرب اسدی. یا مدیریت بحران پیامبر اکرم یا پیامبران الهی داریم. آقای حسین محمدی سیرت. یا پایان نامه هایی خارج از دانشگاه.

·         To Do یا می توانید روی الگوهای مدیر اسلامی یا مدیر مسلمان کار کنید و از اینها دلالت ها و گزاره ها را در آوردن(مثلا ویژگی های مدیر اسلامی)

·         در تشویق و تنبیه می گوید چهار جور تشویق داریم

o        تشویق فرد در مقابل جمع

o        تشویق فرد در مقابل فرد

o        تشویق جمع در مقابل فرد

o        تشویق جمع در مقابل جمع

·         عمدتا فرد در مقابل جمع است. روانشاس ها به شدت با این مخالف هستند می گویند بهترین روش جمع در مقابل جمع است. اینها به اهداف تربیتی هم بستگی دارد ولی فرد در مقابل جمع باعث می شود که انگیزه دیگران کور شود یا دیگران دیگر با این فرد همکاری نمی کنند این ها را خوب نمی دانند. می خواهم مقداری اسلامی به این فکر کنیم با کدام مفاهیم اسلامی ما می تواند ارتباط بر قرار کند؟ رفتارسازی با انگیزاننده های بیرونی می باشد. هدف مرسومش تصحیح یا ساخت رفتار می باشد که مکانیزم آن بیرونی است. من چند مفهوم مثل خوف و رجا را بگویم با نظام تنبیه و تشویق ارتباط دارد. شهید مطهری می گوید محور تربیت اسلامی خوف و رجا است و تمام فضائل و رذائل اخلاقی در این محور دور می زند. این را در کتاب آزادی معنوی در بحث بزرگی و بزرگواری روح می گوید. خوفی که می ترسیم و کاری را انجام نمی دهیم و یک چیزیهایی را دوست داریم و آن را انجام میدهیم. خدا برای ما خوف و رجا ایجاد می کند شیطان هم ما را از چیزهایی می ترساند. خدا هم به یک چیز هایی امید می دهد. چند مفهوم دیگر هم بگویم. مفهوم غرور. می گویند کسی را که تشویق می کنی مغرور می شود. یک موقع هم می گوییم که اگر تشویق کنیم باعث می شود خودباوری یا اعتماد به نفس فرد زیاد شود. این دو نظر که فرد مغرور می شود یا باعث افزایش خودباوری می شود دو نظر در مقابل هم هستند. چطور تنبیه و تشویق را بکار ببریم که با اخلاص در تضاد نباش؟ چیز دیگری به نام تکلیف داریم که من وظیفه ام این است که تشویق کنم و او هم وظیفه اش این است که مغرور نشود. تکبر. توقع تشویق نداشته باشد. واژه توبه. توبه با تنبیه چه نسبتی دارد؟ توبه یعنی بازگشت. می شود نظام تنبیه را طوری طراحی کنیم که به توبه بیانجامد؟ آیا صرفا تنبیه را داریم اجتماعی به آن نگاه می کنیم که خودش دیگر مرتکب آن کار نشود؟ وقتی این فرد را تنبیه می کنیم بقیه یاد می گیرند که این کار را نکنند. چند مفهوم دیگر هم بگویم. عدالت به عنوان یک معیار. تبعیض هم به عنوان نقیض عدالت مطرح می شود. حق که منشا عدالت است هم مطرح می شود. کسی که تشویق یا تنبیه می شود آیا به جا این کار انجام می شود. مفهوم افراط و تفریط اینجا مطرح می شود که افراط و تفریط کار جاهل است که مقابل جهل عقل است. یک جایی هم جهل در مقابل علم می باشد. مفهوم تشکر. من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق. تقدیر یعنی قدر کارش را بدانی ولی تشویق یعنی می خواهیم ایجاد شوق کنیم. تفکیک بین مفاهیم هم خیلی مهم است مثلا تقدیر را با تشویق جایگزین نکنیم. چیز دیگری که مرتبط است امر به معروف و نهی از منکر است. بر اساس نظریه یادگیری که گفتیم باید از راه امر به معروف تشویق و تنبیه کنیم. چون کار خوبی انجام شده می خواهیم کاری کنیم که همه آن را بشناسند. یکی از موانع امر به معروف در جامعه ما این است که نمی دانیم چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است. مثلا فردی بی حجابی در نظرش بد نیست. یک جاهایی برای اینکه چیزی معروف شود باید تشویقش کنی. باید تقدیر کنی از این کارش و در بقیه شوق ایجاد شدی. یا از باب اینکه چیزی منکر است باید تنبیهش کنی. حال باید راجع به شیوه تنبیه هم بحث کنیم. بحث دیگر حسادت است. این هم یک مفهوم اسلامی است. ممکن است کسی را که تشویق می کنید مورد حسادت دیگران قرار بگیرد. می توانیم بگوییم که وظیفه ما تشویق است و وظیفه دیگران است که حسادت نکنند. مفهوم غبطه هم داریم. یعنی سعی کنیم که به فردی که بالاتر از ما می باشد برسیم. در مسائل مادی به پایین تر از خودتان و در مسائل معنوی به بالاتر از خودتان نگاه کنید. شما نگاه کنید به کسانی که از شما جلو افتاده اند و شما هم بخواهید که به آنجا برسید. در این لایه نباید بمانیم. این لایه مفهومی است. از این لایه باید به سمت نظام سازی و طراحی ابزار و مدل حرکت کنیم. که برسیم به چیزی که به ما نگویند که شما فقط روی هوا حرف می زنید. البته ابزارها هم باید درعرصه عمل امتحان شود. اگر بخواهیم بگوییم چیزی تحت عنوان مدیریت اسلامی داریم یک آسمان دارد و یک زمین. درعرصه عمل باید اقدام کنیم و این اقدامات را مورد مطالعه قرار دهیم و از اینها نظریه در بیاوریم. مقاله آقای هادوی تهرانی تقریبا همین نظر را دارد. از اسلام علم اقتصاد در نمی اید بلکه فلسفه اقتصاد در می آید که در سطح جامعه باید اجرا شود و بعد مطالعه شود و بعد علم اقتصاد اسلامی تولید شود.

·         راجع به معماری اسلامی هم مقداری بحث شد که مثلامی تواند مسجد وسط باشد و کلاس ها دور تا دور آن باشد. یا مثلا پارک هایمان را شبیه باغ ایرانی و باغ فین کاشان بسازیم.

·         عوامل غیر معرفتی مثل اینکه شما می خواهی یک کاری بکنی مسخره می شوی. این ها باعث می شود که چیزهایی که می دانیم را انجام ندهیم.یا ساختار قدرت مانع می شود. که در اینجا ساختار هم عامل غیر معرفتی است.