بسم الله الرحمن الرحیم

·         نکته ای که بایددر خواندن کتاب نقی پورفر در نظر داشته باشید این است که ایشان کتاب دیگری دارند به نام پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن. این کتاب متدولوژی کتابی است که ما داریم می خونیم(اصول اساسی مدیریت اسلامی). یعنی کتاب پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن متد ها را بررسی کرده است که کتاب اصول اساسی حاصل این متدها می باشد. 

·         مطالبی که در مقدمه اومده یک سریش خلی خلاصه وار بیان شده است. در سنت معصوم یک فرامین مقطعی داریم. فرار از طاعون که گفته شده مثل فراز از جنگ است. افرادی که در جنگ بوده به خاطر طاعون فرار می کنند که پیامبر این جمله را بیان می کند. از فرامین مقطعی باید غایت آن را بیرون بکشیم. مورد دیگر بحث خضاب کردن است که به خاطر کم بودن مسلمانان و کهنسالان بودنشان است و بخاطر ایجاد رعب و وحشت در دل کفار این فرمایش بیان شده است. یک جایی پیامبر فرمود هر کس گوشت شتر خورده وضوی دوباره بگیرد. که غرض ازآن حفظ حرمت مسلمان بوده است.

·         نقش و زمان در تحقق دین. مثلا توانمند سازی فکری و روانی جامعه . شبهات فکری جامعه باید حل شده باشد تا بعد دین را بیاوریم. بعضی احکام باید تدریجی اجرا بشود و بعضی فوری.

·         نقش دیدگاه ولایت فقیه در فهم و تحقق دین: به آن به عنوان دیدگاه حکومتی نگاه کنید. چه حکومت در زمان معصوم چه در زمان غیبت. چند مطلب را گفته اند که اگر با دید حکومتی به آن نگاه کنیم معنای متفاوتی دارد. مثلا هدف حجرت از حبشه ایجاد حکومت اسلامی در جای دیگر و تبلیغ دین اسلام در آفریقا. که این دو مورد غرض اصلی بوده نه حفظ جان غرض باشد. قرائن: هجرت در دو مرحله. دیدار با نجاشی.

·         هجرت به مدینه ظاهرش همان طرح ترور بوده ولی غرض اصلی این بوده که زمان تشکیل حکومت رسیده بود.

·         Question صلح حدیبیه: ظاهرش امتیاز دهی است ولی غرض این بوده که هر کس از مشرکین فرار می کند پایگاهی درست کند که از آن پایگاه به مسلمین یا مشرکین فشار بیاورند(پرسیده شود)

·         برخورد حضرت موسی با هارون که با نگاه حکومتی توجیه می شود.

·         برخورد خداوند با حضرت یونس: وقتی تو میری مردم تلقی شان این است که...

·         مقام ولایت برای حفظ مصلحت نظام یک واجبی از واجبات دین را تعطیل می کند. مثل تعطیلی حج بعد از کشتار سال 66. یا ممکن است تعطیل نکند ولی تسامح کند و مثلا اجازه دهد که شیعه در بین سنی نماز بخواند.

·         قاضی مجتهد اگر قضاوت کند کسی نمی تواند نظرش را نقض کند.

·         تحریم یک امر مباح. مثل اینکه اهل کتاب نجس نیستند ولی در دوره ای ممکن است که فقیهی برای اینکه با مسلمانان قاطی نشوند و وحدت مسمانان حفظ شود حکم به حرمت ارتباط با آنها داده شود.

·         احکام حکومتی زمان مدار هستند و تا وقتی باقی است که شخص ولی باقی باشد و ویژگی های حکم هم باقی باشد. موقتی است.

·         اصل اول: عدم تقدم بر خدا و رسول

o        کلیات:

·         دو جزء این اصل

§      عدم تقدم بر خدا

§      عدم تقدم بر رسول

·         مخاطب این اصل

§      اول پیامبر و سپس مومنان

·         جایگاه این اصل

§      هم در حوزه نظر و هم در حوزه عمل

·         دلیل این اصل چیست؟

·         مومنین هم باید از پیامبر اطاعت کنند. مومنین باید حکمیت پیامبر را قبول کنند.

§      گام اول اینکه حکمیت پیامبر را قبول کنند

§      از قضاوت پیامبر دلتنگی برایشان ایجاد نشود

§      بدون چون چرا اجرا کنند.

§      ثمره اش چیست؟

·         الگوهای اطاعت از خدا هم بیان شده است.

·         دو سه تا سوال دارم؟

o        آیا ما در جایگاه یک مدیر(در هر سطحی) مخاطب آیه اول سوره حجرات هستیم یا نه؟ آیا ما در جایگاه یک مدیر مخاطب آیه 36 سوره احزاب هستیم؟ آیه 65 سوره نساء. که پیغمبر را حاکم قرار می دهند. آیا ما مخاطب این هستیم؟

o        سوال بعدی این است که این امر خدا که مخاطب آن هستیم چیست؟ امر خدا چیست؟ مثلا لن یجعل الله للمومنین علی الکافرین سبیلا. دیگری اینکه اوفوا بالعقود. اگر عقدی بستیم باید به این وفادار باشیم. یا خود وفای به عهد. به عنوان مدیر بازرگانی کالایی را پیش فروش کردی که فلان کالا را در فلان موقع بدهی. یا داریم ان الله یامر بالعدل و الاحسان. این عدل در کار مدیریتی من چه معنی می دهد؟ در انتخاب نیروی انسانی کار من فرقی می کند؟ در بازاریابی من متفاوتی می کند؟ احسان چی تاثیری دارد؟ اینها یک سری اوامر الهی است. ان الله یامر عن تودوا الامانات الی اهلها. این امر های خدا را اگر بخواهیم در بیاوریم می بینیم که خیلی از آنها برای ما حرف دارد. مثلا در اسلام تقوا داریم ولی نهایت چیزی که در غرب داریم اخلاق است. این عوامل را می شود از آن اصولی در آورد که حاکم بر مدیریت ما باشد. مثلا در ارتباط با کارکنانتان خلف وعده نکنید.این چیزی است که وجود دارد و قابل استفاده است. پس باید ببینیم که مفاهیم راجع به مدیریت وجود دارد یا نه و بعد اینکه قابل استفاده است یا نه. ما یک ضمانت اجرایی در دین داریم که اگر متصل شود خیلی پشوانه قوی تری برای انجام بهتر کارها می شود.

·         از اصل اول عبور کنیم. تبیعت از پیامبر به خاطر ...می باشد. ما ولایت علمی داریم. ولای محبت. ولای امامت داریم. ولایت تصرف داریم. ولایت زعامت هم داریم. به خاطر ولایت زعامت و شان حکومتی است که از ایشان تبعیت می کنیم. آنجایی هم که می فرماید بلند صحبت کردن در برابر پیامبر باعث حبط عمل می شوند منظورش فقط صدای بلند نیست بلکه این است که باید به حرف ایشان گوش دهیم و مخالفتی نکنیم. یا ببینیم کجاها امر هایی داریم که مصداق بلند صحبت کردن در برابر پیامبر است.

·         اصل دوم: آخرت گرایی: چند نکته را اشاره کنم.

o        اول اینکه اصل آخرت گرایی به معنای نفی دنیا نیست بلکه به معنای جهت دادن به دنیا در مسیر آخرت می باشد. و ابتغ فیما آتاک الله الدار الاخره. آن چیز هایی که بدست آورده ای خدا به تو داده و دنبال این باش که با آنها آخرت خود را بسازی. ذکر است که می تواند ما را به عمل برساند. ذکر یک جور تامل درونی است. الگوهایی که اینجا ذکر شده است را بیان می کنم. مخالف آخرت گرایی دنیا گرایی است. که عمده دنیا گرایی زر و زور است. مثلا وحی حضور کفار در حرم الهی. ما یک مسلمان داریم و یک کافر. مسلمان کسی است که اسلام را پذیرفته و کافر کسی است که اسلام را نپذیرفته است. کافر یعنی کسی که پیغمبر و آخر الزمان را قبول ندارد. ممکن است کافر اهل کتاب باشد یا ممکن است مشرک باشد. کافر مشرک یعنی هیچ دینی را قبول ندارد. با یک تقسیم بندی کافر اهل کتاب داریم و کافر مشرک. با تقسیم بندی دیگر کافر حربی و کافر ذمی داریم. اهل کتاب می توانند جزیه بدهند و در جامعه اسلامی باشند. کفار اینجا معنایش معنای مشرکین است. حرم الهی منظور مکه است. مکه یک شهر تجاری بود. اگر کاروان های تجاری نیاید دچار فقر می شدند. آیه قرآن می گوید نترسید از این و به وظیفه تان عمل کنید و خدا شما را بی نیاز می کند. بلافاصله خدا میگوید اگر از فقر می ترسید که اینها نیایند و بازار شما کساد شود ...یا یک جاهایی هست در جنگ بعضی از مسلمان ها تمایل داشتند به اینکه اسیر نگیرند و آنها را بکشند تا از آنها غنیمت جنگی بگیرند که باز هم خدا می گوید که طبق دستور خد عمل کنید نه به خاطر منافع دنیایی تان. یا در پذیرش اسلام. از تازه مسلمانان. بعضی از کسانی که می خواستند مسلمان شوند ازشون تمایل داشتند که مسلمان ها اسلام آنها را نپذیرند که از آنها جزیه بگیرند. فقر نباید عامل این باشد که اسلام آنها را نپذیرید. خدا روزی شما را تضمین کرده است. یا شما را غنی می کند. فسوف یغنهم الله من فضله. یکی از علل عدم گسترش اسلام این بود که خلفا می خواستند جزیه بگیرند. جزیه را شهید مطهری از ویل دورانت نقل می کند که جزیه ای که مسلمان ها می گرفتند از پولی که از خمس و زکات می گرفتند کم تر بوده است. می خواهیم در مدیریت یک تاملی کنیم. سطوح نگاه ها هم متفاوت است. بد نیست نگاه کنیم که اینجور نگاه آخرت گرایانه که باید به معیارهای دینی را اصالت دهیم چه می توانیم در مدیریت برای آن پیدا کنیم؟ راجع به ربا آیه داریم یمحق الله الربا و یرب الصدقات خیلی جالب است. ربا همیشه در ذهن ما یک مفهوم منفی است. ربایی را که شما می گیرید را خدا این را نابود می کند. در مقابلش صدقه است. که با ربا تقابل است. از همان ریشه ربا فعل را ساخته. یربی از ربا است. من صدقه را زیاد می کنم. آن چیزی که را شما فکر می کنید زیاد است را من نابود می کنم ولی صدقه را نه. در روایات داریم که من ایقن بالخلف جاد بالعطیه. هر کسی یقین داشته باشد به جایگزین خلف یعنی جایگزین . زیارت جامعه کبیره هم داریم که مختلف الملائکه منظور این است که ملائکه دائم پیش حضرت می آیند و جای خود را به دیگری می دهند. هر کسی یقین داشته باشد که جایش پر می شود اهل جود می شود و عطا می کند. کسی که یقین داشته باشد به اینکه پولی که داره دوباره جایش پر می شود هی اینها را میدهد. نگاه دنیایی می گوید که ربا زیاد می شود ولی خدا می گوید که صدقه زیاد می شود. مفاهیم معنوی مثل برکت هم مطرح می شود. بعضی از مفاهیم را به تجربه خودمان هم اثبات می شود که چیز دیگری هم غیر این حساب کتاب های مادی است.

·         بقیه اصل ها را هم مطالعه کنید.

·         جلسه آینده بحث مان را با سرفصل های دیگر ارائه دهیم.